
برچسب ها :
نوشته شده در شنبه 31 خرداد 1393برچسب:,ساعت 13:22
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بچه های صالحبن مشکات و آدرس salehinmeshkat.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

در بند هواییم، یا ضامن آهو!
در فتنه رهاییم، یا ضامن آهو!
بی تاب و شکیبیم، تنها و غریبیم
بی سقف و سراییم، یا ضامن آهو!
عریانی پاییز، خاموشی پرهیز
بی برگ و نواییم، یا ضامن آهو!
سرگشتهتر از عمر، برگشتهتر از بخت
جویای وفاییم، یا ضامن آهو!
آلودهی بدنام، فرسودهی ایام
با خود به جفاییم، یا ضامن آهو!
آلوده مبادا، فرسوده مبادا
این گونه که ماییم، یا ضامن آهو!
پوچیم و کم از هیچ، هیچیم و کم از پوچ
جز نام نشاییم، یا ضامن آهو!
ننگینی نامیم، سنگینی ننگیم
در رنج و عناییم، یا ضامن آهو!
بی رد و نشانیم، از دیده نهانیم
امواج صداییم، یا ضامن آهو!
صید شب و روزیم، پابند هنوزیم
در چنگ فناییم، یا ضامن آهو!
چندی است به تشویش، با چیستی خویش
در چون و چراییم، یا ضامن آهو!
با دامنی اندوه، خاموشتر از کوه
فریاد رساییم، یا ضامن آهو!
مجبور مخیّر، ابداع مکرر
تقدیر قضاییم، یا ضامن آهو!
افتاده به عصیان، تن داده به کفران
آلودهرداییم، یا ضامن آهو!
حیران شدهی رنج، طوفانزدهی درد
دریای بکاییم، یا ضامن آهو!
تو گنج نهانی، ما رنج عناییم
بنگر به کجاییم، یا ضامن آهو!
با رنج پیاپی، در معرکهی ری
بی قدر و بهاییم، یا ضامن آهو!
نه طالع مسعود، نه بانگ خوش عود
زندانی ناییم، یا ضامن آهو!
در غربت یمگان، در محبس شروان
زنجیر به پاییم، یا ضامن آهو!
رانده ز نیستان، مانده ز میستان
تا از تو جداییم، یا ضامن آهو!
سودای ضرر ما، کالای هدر ما
اوقات هباییم، یا ضامن آهو!
دلخسته و رسته، از هر چه گسسته
خواهان شماییم، یا ضامن آهو!
روزی بطلب تا، یک شب به تمنا
نزد تو بیاییم، یا ضامن آهو!
در صحن و سرایت، ایوان طلایت
بالی بگشاییم، یا ضامن آهو!
با ما کرم تو، ما در حرم تو
ایمن ز بلاییم، یا ضامن آهو!
چشم از تو نگیریم، جز تو نپذیریم
اصرار گداییم، یا ضامن آهو!
در حسرت کویت، با حیرت رویت
آیینهلقاییم، یا ضامن آهو!
مشتاق زیارت، تا جبههی طاعت
بر خاک تو ساییم، یا ضامن آهو!
گو هر چه نباید، گو هر چه بباید
در کوی رضاییم، یا ضامن آهو!
آیا بپذیری، ما را بپذیری؟
در خوف و رجاییم، یا ضامن آهو!
مِهر است و اگر قهر، شهد است و اگر زهر
تسلیم شماییم، یا ضامن آهو!
فریادرسی تو، عیسینفسی تو
محتاج شفاییم، یا ضامن آهو!
هر چند گنهکار، هر قدر سیهکار
بی رنگ و ریاییم، یا ضامن آهو!
ما بندهی درگاه، در پیش تو، اما
در عشق خداییم، یا ضامن آهو!
در رنج و تباهی، وقتی تو بخواهی
آزاد و رهاییم، یا ضامن آهو!
ای چشمهی خورشید، مهر تو درخشید
در عین بقاییم، یا ضامن آهو!
ما همسفر شوق، فریادگرشوق
آوای دراییم، یا ضامن آهو!
همخانهی شبگیر، همسایه تأثیر
پرواز دعاییم، یا ضامن آهو!
همراز به خورشید، دمساز به ناهید
در شور و نواییم، یا ضامن آهو!
همصحبت صبحیم، همسوی نسیمیم
همدوش صباییم، یا ضامن آهو!
ما خاک ره تو، در بارگه تو
گویای ثناییم، یا ضامن آهو!
سوگند الستیم، پیمان نشکستیم
در عهد «بلی»ییم، یا ضامن آهو!
یار ضعفا تو، خود ضامن ما تو
ما اهل خطاییم، یا ضامن آهو!
هم مسکنت ما، هر مرحمت تو
مسکین غناییم، یا ضامن آهو!
از فقر سرودیم، یا فخر نمودیم
فخر فقراییم، یا ضامن آهو!
نه نقل فلاطون، نه عقل ارسطو
جویای هداییم، یا ضامن آهو!
هنگامهی وهم آن، کجراههی فهم این
ما اهل ولاییم، یا ضامن آهو!
از گوهر پاکیم، از کوثر صافیم
فرزند نیاییم، یا ضامن آهو!
چاووش شب رزم، سرجوش تب رزم
شوق شهداییم ، یا ضامن آهو!
ایمان به تو داریم، یونان بگذاریم
تشریکزداییم، یا ضامن آهو!
منشور نشابور، سرسلسلهی نور
با حکمت و راییم، یا ضامن آهو!
تو راه مجسّم، گر راه به عالم
جز تو بنماییم، یا ضامن آهو!
تا صور قیامت، با شور ندامت
شایان جزاییم، یا ضامن آهو!
همراهی استاد آگاهیمان داد
کز تو بسراییم، یا ضامن آهو!
این بخت سهیل است، کش سوی تو میل است
در نور و ضیاییم، یا ضامن آهو!
زین نظم بدایع، وین اختر طالع
اقبالهماییم، یا ضامن آهو!


خاطره ای تکان دهنده از یک شهید
استاد قرائتی تعریف میکرد که ما آخوندهارو خیلی سخت میشه گریاند ! اما یکی از رزمندگان خاطره ای تعریف کرد که اشکمونو در آورد !
گفت : تو یکی از عملیات ها که شب انجام می شد قرار بود از جای عبور کنیم که مین گذاری شده بود ...
مجبور بودیم از اونجا رد بشیم چاره ای جز این نداشتیم .
گفتیم کی داوطلب میشه راه رو باز کنه تا بتونیم عبور کنیم ؟ چندتا از رزمنده ها داوطلب شدند تا راه رو باز کنند ... وقتی میخواستند راه باز کنند میدونستند که زنده نمی مونند .
چون با انفجار هر مین دست ، پا ، سر ، بدن یک جا متلاشی میشود ! داوطلب ها پشت سر هم راه افتادن برای باز کردن راه ... صدای مین می آمد . همین زمان متوجه شدم یکی داره بر میگرده !
گفتم شاید ترسیده ! بالاخره جان عزیزه و عزیزی جان باعث شده برگرده... گفتم خودمو نشون ندم شاید ببینه خجالت بکشه !
بعد چند دقیقه متوجه شدم یکی داره میره سمت محل مین گذاری شده.. رفتم سمتش گفتم وایسا کجا میری ؟
گفت دارم میرم محل مین گذاری شده دیگه !! گفتم تو جزو کسائ بودی که داوطلب شده بودند چرا برگشتی ؟!
گفت : آخه پوتینم نو (تازه) بود خواستم اونو در بیارم با جوراب برم و بیت المال حیف و میل نشود . اون پوتین بمونه یکی دیگه ازش استفاده کنه...!!!
شهداء را یاد کنیم با عمل به وصیتهاشون ...
السلام علیکم أیها الشهداء والصدیقین






ﻓﺎﻣﻴﻞ: ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺠﺮﻱ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ
ﻣﺠﺮﻱ : ﭼﻲ ! ؟ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺑﭽﻪ ﺱ …
ﻓﺎﻣﻴﻞ : ﻣﻦ ﻧﺼﻒ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻢ! ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﻟﻨﺪﻫﻮﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﺳﻪﺧﻮﺩﺵ !!
ﻣﺠﺮﻱ : ﺁﺧﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻪ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻩ،ﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻩ …
ﺑﭽﻪ : ﻧﻪ ﮐﯿﻒ ﮐﺮﺩﻩ!
ﻓﺎﻣﻴﻞ : ﺷﻤﺎ ﻣﮕﻪ ﺗﻠﻮﺯﻳﻮﻥ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﻲ؟ ﻫﻤﺶ ﻣﻴﮕﻦ ﻣﻬﻢ ﺗﻔﺎﻫﻤﻪ
ﻣﺠﺮﻱ : ﺁﺧﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺍﺻﻼٌ ﻣﻴﻔﻬﻤﻪ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻳﻨﻲ ﭼﻲ؟
ﻓﺎﻣﻴﻞ : ﺑﻠﻪ ﮐﻪ ﻣﻴﻔﻬﻤﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻬﺶ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺩﻡ،ﺗﺎﺯﻩ ﺧﻴﻠﻲ ﭼﻴﺰﺍﻱ ﺩﻳﮕﻪ ﻫﻢ
ﺑﻠﺪﻩ،ﺑﺎﺑﺎﻳﻲ ﺍﻭﻧﺎﻳﻲ ﮐﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺩﻣﻮ ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺠﺮﻱ …
ﺑﭽﻪ : ﻧﻬﺎﺩﻳﻨﻪ ﺳﺎﺯﻱ ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﻳﻲ ﺩﺭ ﻣﺼﺮﻑ ﺁﺏ،ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓﻏﺮﺑﻲ،ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﭘﻨﺞ ﺑﻌﻼﻭﻩ ﻳﮏ
ﻣﺠﺮﻱ: ﻳﻨﻲ ﭼﻮﻥ ﭼﺎﺭﺗﺎ ﮐﻠﻤﻪ ﻗﻠﻤﺒﻪ ﺳﻠﻤﺒﻪ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﻳﮕﻪ ﻭﻗﺖ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻨﺸﻪ؟
ﻓﺎﻣﻴﻞ: ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺠﺮﻱ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻴﺲ،ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﭼﺎﺭﺗﺎ ﮐﻠﻤﻪ ﻭﺯﻳﺮﻣﻴﺸﻦ!




با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت
همچنان که جگر خویشتن از یادم رفت
من اویسم بگذارید که اطراق کنم
بوی شهر تو که آمد قرن از یادم رفت
جذبه ی عشق بر آن است مرا ذوب کند
صحبت نام تو شد نام من از یادم رفت
قصد"رب ارنی"گفتن من دیدن توست
تا نگاهم به تو افتاد "لن"از یادم رفت
مرغ باغ ملکوتم به حرم آمده ام
بر روی گنبد زردت چمن از یادم رفت
مثل فطرس نکنم پشت به گهواره ی تو
بال من خوب که شد پر زدن از یادم رفت
"ندهد فرصت گفت ،به محتاج ،کریم"
بی سبب نیست کنارت سخن از یادم رفت
می رود دل به همانجا که تعلق دارد
صحبت کرب و بلا شد وطن از یادم رفت
همه ی بهت من این است چرا عریانی
نکند فکر کنی پیرهن از یادم رفت
علی اکبر لطیفیان



ندای یک بسیجی عاشق:
فرزند على حیدر کرار ابوالفضل
و ز حلم و ادب سَرْوَرِ اخیار ابوالفضل
اى ماه بنى هاشم و مصداق فتوت
گشتى پدر فضل به ادوار، ابوالفضل
ولادت حضرت عباس(ع) مبارک باد
◊◊◊◊◊◊◊ اس ام اس ولادت حضرت ابوالفضل(ع) ◊◊◊◊◊◊◊
عباس(ع) آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد
ایثار را الگو باشد، شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد.
ولادت با سعادت حضرت اباالفضل العباس بر شما مبارک
